#۳۰سیری در نظریه های بازدارندگی؛خلع سلاح و کنترل تسلیحات هسته ای：

#۳۰سیری در نظریه های بازدارندگی؛خلع سلاح و کنترل تسلیحات هسته ای：
بازدارندگی یک اثر روانی بر دشمن دارد و او را از حمله یا شروع به جنگ باز میدارد.این نوع تهدید باید پیامی صریح داشته باشد و ان پیام باید تهدید به رنج و اسیب را انتقال دهد.زر بازدارندگی عمل متقابل یا تلافی جویانه نقش اساسیش دارد.
بازدارندگی از طریق انکار یعنی هرگونه پیش گیری از حمله مانند عدم توانایی فنی برای ساقط کردن کلاهک هسته ای در هنگام حمله با بازدارندگی از طریق عمل متقابل تفاوت دارد.
بازدارندگی متعارف برای سلاح های سنتی و غیر هسته ای بکار میرود یعنی تهدید به رنج با سلاح متعارف ولی در تهدید به رنج از طریق سلاح هسته ای بازدارندگی هسته ای بکار میرود.بازدارندگی هسته ای اثار بازدارندگی بیشتری دارد.
بازدارندگی هسته ای کلی یا انی یا حداقل است.بازدارندگی کلی متعلق به ابر قدرتهاست و انریکا و روسیه حامی این نوع بازدارندگی است اما فرانسه و انگلیس و چین و هند و پاکستان معتقد به بازدارندگی حداقلی اند یعنی داشتن توان ضربه دوم تا حدی که یک ابر قدرت یا قدرت کوچکتر را از حمله هسته ای باز دارد.فرانسوی ها به این نوع بازدارندگی نسبی یا بازدارندگی قدرتمندان از سوی ضعفا میگویند.
در بازدارندگی نسبی هدف نابودی دشمن نیست بلکه وارد ساختن ضربات مهلک استپس روی هدفهای ارزشی متقابل تاکید دارد نه هدفهای نیروهای متقابل برای مثال در ۱۹۵۰ انگلیس ها روی بیست هدف صنعتی و نظامی حساس شوروی تاکید داشتند تا روسها توان جنگ افروزی در برابر امریکا را از دست بدهند.
بازدارندگی نیروهای هسته ای میان برد موسوم به تیروهای تاکتیکی علیه خطوط ارتباطی و خط تدارکاتی دشمن بکار میرود نه اهداف استراتژیک دشمن.فرانسوی ها بدان پیش استراتژیک میگویند و انرا اخرین حربه و ابزار حل و فصل محسوب میکنند.انگلیس ها از واکنش انعطاف پذیر ناتو زر این مورد نام میبرند.
مراحل مسابفه تسلیحاتی دو ابر قدرت در #شش_مرحله از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ بدین قرار است ： انحصار اتم از سوی امریکا تا ۱۹۹۴؛ تسلط و نه انحصار امریکا تا ۱۹۵۷؛ برتری و نه تسلط امریکا تا ۱۹۶۶؛برابری هسته ای تا ۱۹۸۰ ؛ افول هسته ای شوروی تا ۱۹۸۸؛ دوران اشاعه سلاح هسته ای تا ۱۹۹۱.
پیامد اول سلاح هسته ای بر جنگ و روابط ب.م است .مثلا روسها در جنگ دوم جهانی نیروی زمینی قوی داشتند تا بدان حد که اروپایی ها میگفتند کافیست که روسها چکمه بپا کنند و اروپا را تسخیر کنند و امریکاییها معتقدند علی رغم داشتن ۳۰۰ بمب در دوران انحصار از ان استفاده نکردند و روسها باید سپاسگزار انسان دوستی انها باشند.
در #مرحله_دوم با جنگ دو کره در ۱۹۵۰ اشغال چکسلواکی و محاصره برلن در ۱۹۴۸ و انفجار بمب در روسیه ۱۹۴۹ همراه بود .کمونیستها توانستند امریکا و سازمان ملل را به عقب نشینی از کره شمالی وادار کنند و امریکاییان تصمیم گرفتند دیگر در هیچ زمینی با کمونیستها نجنگند .فاستر دالس وزیر خارجه امریکا اعلام کرد که از این پس تلافی گسترده امریکا با سلاح هسته ای خواهد بود .این تهدید تاثیر بازدارندگی خود را نشان داد بعلاوه اینکه در امریکا بمب هیدروژنی در ۱۹۵۲نیز ازمایش شد و قدرت تخریبی و بازدارندگی امریکا بالا رفت.
در #مرحله سوم تسلط امریکا محدود شد ولی باز میتوانست ضربه اول را بزند ولی شوک بزرگ به امریکا ماهواره سپوتنیک شوروی در مدار زمین بود که نشان از توانایی راکتوری در شوروی بود که موشک میان قاره ای را برای حمل بمب هسته ای و هیدروژنی داشت و سبب تحریک امریکا به توسعه و استقرار موشک میان قاره ای در زمین و دریا بود.واکنش روسها استقرار چند موشک هسته ای و بمب افکن در کوبا و در فاصله یکصد مایلی ساحل فلوریدا بود. جان اف کندی با تهدید ضربه اول خواستار برچیدن این موشکها شد.
درگیری قیام و جنگ خانمان سوز و عقب نشینی از ویتنام و کاهش هزینه نظامی به قبل از جنگ ویتنام تا ۱۹۷۷ و افزایش هزینه تسلیحاتی از ۱۹۷۱ در شوروی سبب ایجاد موازنه قدرت شد.سالت یک در ۱۹۷۲ موافقت نامه کنترل تسلیحات و بازگشت به دغاع از طریق موشک استراتژیک بود.
در #مرحله پنجم به دلایل مختلفی قدرت شوروی به تحلیل رفت تا اینکه در #مرحله ششم که امریکایی ها بدنبال بازدارندگی محدود بودند ولی عملا برعکس ان یعنی اشاعه تسلیحات هسته ای بمیان امد.
احساس تهدید اروپا با روسها سبب شد تا بمباران استراتژیک مد نظر قرار بگیرد که همان دکترین بازدارندگی از طریق انکار است.متحدان ناتو برای حفظ اعتبار بازدارندگی ممتد که اسیب پذیری در شرایط دو جانبه تصمیم گرفتند تا بازدارندگی از طریق تهدید به تنبیه را هم اضافه کنند مجموع دو بازدارندگی پاسخ انعطاف پذیر لقب گرفت.
با توجه به اینکه امریکا میدانست که قادر به دفاع از غیرنظامیان توسط موشکهای روس هرگز نخواهد بود امیدش را به توان انهدام قطعی با ضربه دوم متمرکز کرد.این تفکر بخاطر توان روس نیز به تخریب تضمینی دوجانبه تغییر یافت بدین ترتیب ه

دانش تفسیر سیاسی, [۱۸.۰۹.۱۶ ۱۴:۰۳]
م میشد تهدید هسته ای کرد و هم بعنوان ثبات رابطه بازدارندگی پنداشت .
روسها به بازدارندگی با تکیه بر فناوردی صرف معتقد نبودند انها معتقد بودند جنگ رفتار سرمایه داران است لذا شوروی بر انکار پیروزی دشمن و عمل تلافی جویانه تکیه کرد.
امضای سالت در نگاه روسها پذیرش برابری استراتژیک از سوی امریکا و در نگاه امریکا موید دکترین انهدام قطعی دوجانبه است اگر چه امریکابدنبال راه دیگر بادراندگی بود.
۱۹۷۴ امریکا جنگ حدود هسته ای را برمیگزیند اما مورد حمایت اروپا و مردمش نبود درنهایت ریگان استراتژی جنگ ستارگات رااعلام میکند.
با فروپاشی شوروی اشاعه سلاح هسته ای مورد توجه امریکا قرار میگیرد.
کنترل تسلیحات مکمل بازدارندگی است گرچه خلع سلاح یک رهیافت ایده الیستی است.کنترل ضرورتا کاهش میزان تسلیحات نیست بلکه خویشتن داری دو جانبه -طرح کیفی_ تولید کمی_شیوه استقرار _شفافیت_حفاظت_کنترل و انتقال و صادرات را در بر میگیرد