#۳۳نشانه شناسی و تبار شناسی انقلابهای رنگی

#۳۳نشانه شناسی و تبار شناسی انقلابهای رنگی:
حکومتها ممکن است بعنوان ابزار دستیابی به هدفها ،دفاع از منافع و گسترش ارزشهای اجتماعی خود در خارج بجای فرستادن یادداشتهای دیپلماتیک یا اقدام به تهدید نظامی ، سازمانهای متکی به فعالیتهای داوطلبانه را در کشورهای دیگر وارد کنند .اعتصاب و شورشها را بر انگیزند، رسوایی های سیاسی بوجود اورند ، کودتاهایی را ترتیب دهند و یا در سرزمین خود گروهی از ناراضیان را سازماندهی و اموزش دهند مسلح کند و سپس انان را برای مبادرت با جنگ چریک یا براندازی به وطنشان گسیل کنند .
دولتهایی که ازلحاظ توانایی راهبردی متعارف به نسبت قوی هستند قادرند تا در خارج از کشور اقدامات براندازی راه اندازند و بدون انکه از لحاظ پول و تجهیزات با خطر تلافی کشور مورد نظر محتمل زیانهای زیادی شوند در این کشورها رخنه کنند.از اواخر قرن 19 مداخلات سیاسی و امنیتی در چهارچوب شورش کودتا جنگ داخلی حمایت از گروه های سیاسی مورد نظر و سازماندهی ستون پنجم شکل گرفته است این امر از اواخر دهه 1980 در قالب انقلابهای رنگی از تنوع و مطلوبیت بیشتری برخوردار شده است .علت اصلی فعالسازی چنین الگویی را می توان توسعه ابزارهای ارتباطی و افزایش نقش رسانه ها در ایجاد هیجانات اجتماعی داشت .بیشتر مداخلات در عصر گذشته مربوط بعصر خاندان چو، در یونان و بویژه ایتالیای سده 15 اتفاقی می افتد و پادشاهان عموما قبل آن توجهی به سیاستهای داخلی همتایان خود ندارند .در قرن 19 محور اصلی کنش کشورها را موضوعات سیاست داخلی سایر واحدهای سیاسی تشکیل می دهد.ایدئولوژیک رقیب سوسیالیستی و لیبرالیستی در طی انقلاب سوسیالیستی شکل میگیرد .در قرن 19 مولفه فرهنگی و ایدولوژیک نقش تعیین کننده را در رقابت بازی می کند. سرکوب یا تشویق انقلابهای لیبرالی یا ناسیوالیستی در سده 19 متداول می شود.
در جنگ های انقلاب فرانسه رژیم محافظه کار بدنبال پیروزی بر ناپلون خود را متعهد به مداخله نظامی در جوامع انقلاب لیبرالی کردند .ایالات متحده در این سده بر جریان اقلابهای امریکای لاتین و منطقه کارییب واحدهایی از نیروی دریایی خود را به این کشورها گسیل میکنند . در کل اصل عدم مداخله ازاواخر قرن 19 رعایت نمی شود.در قرن 20 تقریبا نیمی از 200 انقلابی که تا میانه این سده رخ داده شکلی از مداخله خارجی ها را دارد در 50 مورد آنان بیش از یک قدرت خارجی دخیل بوده است. روسیه،شوروی،المان نازی و ایتالیای فاشیست در امور همسایگان مداخله می کردند.
استیون کنده در مطالعه راجع به انقلاب جنگ و مداخله 67 تحول سیاسی درون رژیمی در فاصله 1945-1937 ثبت می کند در تمامی ای مداخلات قدرتهای بزرگ نقش محوری و تعیین کننده دارند.تغییر در نظام سوسیالیستی کشورهای اروپایی شرقی از طریق مداخلات سیاسی و ایدلوژیک امریکا صورت می گرفت و زیر بنای انقلابهای رنگی دهه 1990 است.در سالهای نخستین قرن 21 محافظه کاران سیاست خارجی امریکا از انقلاب رنگی برای تغییر رژیم بهره گرفتند.مثلا انقلاب اوکراین ،گرجستان ، ازبکستان ، قرقیزستان.
تاکتیک و ابزارهای انقلاب رنگی با تاکتیکهای سنتی مربوط به کودتا متفاوت است.تهیج افکار عمومی برای اقدامات خودجوش گروه های اجتماعی و استفاده از روند های نمادسازی از طریق سازماندهی افکار عمومی و مهندسی اجتماعی انجام می شد.
برای اولین بار لنین توانست ساختار سازمانی برای شکل گیری انقلابهای اجتماعی تولید کند.این امر در قالب حزب سیاسی انجام می پذیرفت٬ اموزه فلسفی و سیاسی متفاوت از مارکس ٬
ادبیات سیاسی کودتا با انقلاب فرانسه و رویه های ان پیوند دارد .کارزیومالاپارتی در اثر خود با عنوان تکنیکهای کودتا ،1931، فرایندهای سیاسی کشورهای مختلف را سازماندهی و لایه بندی کرده است.وی در نهایت معتقد است علت اصلی تغییر رژیم دردرون نظام سیاسی و عملکرد آن قابل ارزیابی است .مالاپارتی با مقایسه رویکردهای متفاوت مثل لنین و تروتسکی بعنوان نظریه پردازان کودتا و انقلاب و کنش انقلابی به این نتیجه رسید که انجام کودتا درهیچ کشوری نیازمند پیش شرط و زمینه مناسب نیست .کودتا را می توان سازماندهی و هدایت کرد . به هر میزان که برای شرایط مناسب اجتماعی تلاش شود به موازات ان رهبران کودتا سازماندهی می شوند.از نظر مالاپارتی هرگونه تغییر حکومت نیازمند سازماندهی ساختار کنش سیاسی و نیروهای اجتماعی کار امد برای تغییر رژیم است.وی معتقد است سفارتخانه ها و ماموران دیپلماتیک در چنین شرایطی نقش ایجاد هیجان برای سازماندهی اجتماعی دارند.مالاپارتی نقش مطبوعات و رسانه ها را شاخصه اصلی می داند .وی رسانه ها را خلق کننده واقعیت های مجازی در تغییر رژیم میداند.واقعیتهای مجازی اصلی ترین نماد قدرت است وبهمین دلیل کودتاچیان در اولین اقدام به تسخیر ایستگاه های رادیویی می پردازند.
کلینتن برای اولین بار نظریه گسترش دمکراسی و زمینه سازی برای انقلابهای رنگی را بوجود اورد.ایدئولوژی عصر ارتباطات همان و

دانش تفسیر سیاسی, [۱۳.۱۰.۱۶ ۱۹:۰۷]
اقعیت های مجازی است که در آن هر حادثه ای می تواند حوادث دیگری را تولید کند.تولید اخبار از این حیض بسیار مهم است.از عوامل مهم و کلیدی نقش رسانه ها تصویرسازی در ارتقا یا کاهش مشروعیت نظام سیاسی است .در زمان تسخیر زندان باستیل در 1789 یا تسخیر کاخ زمستانی تزار در 1917 و در به حرکتت در اوردن نیروهای طرفدار موسیلینی در 1922 موج کاهش مشروعیت نظام سیاسی از طریق تصویر سازی صورت گرفت.
نمادسازی شاخص دیگریست که به بسیج گروه ها و ایجاد انگاره ای که نظام سیاسی آنان ویژگی حکومتهای توتالیتر و اقتدارگرا را داراست را دارد لازم بذکر است که برای نماد سازی رسانه ها و افکار عمومی به زمان طولانی نیازمندند.
#ویلی مانزنبرگ وزیر تبلیغات هیتلر در جنگ دوم جهانی در سازماندهی انقلاب اجتماعی تبحر داشت .او در قبال شوروی این تجارب را بکار برد .ابتدا در جنگ جهانی اول وی ارتباط دولت المان با بلشویک روسیه را ایجاد کرد چراکه المانیها معتقد بودند اگر روسیه در شرایط انقلاب قرار بگیرد از جنگ کناره گیری خواهد کرد لذا بازگشت لنین به روسیه از طریق فنلاند به سن پطرزبورگ برا ی گسترش انقلاب را فراهم کردند.بسیاری معتقدند که سیاستهای اقتصادی و اجتماعی لنین در 1921 که منجر به برنامه ان ای پی، که به سازماندهی 25 میلیون کشاورز روسی در منطقه ولگا انجامید ، توسط مانزنبرگ طراحی شده بود.بعد از بازگشت مانزنبرگ به برلین وی وارد رایشتاگ می شود .وی با اسامی جعلی برای سازماندهی کمیته روابط خارجی حزب کمونیست در مجارستان از طرف شوروی ماموریت هایی نیز انجام داد.مانزنبرگ معتقد است بنگاه های خیریه ، نهادهای اجتماعی ، سازمانهای غیر دولتی ، تشکل های اجتماعی می تواند بر افکار عمومی تاثیر گذار باشد بهمین دلایل بود که لنین نیز مخالف کمکهای بشردوستانه امریکا بود. مانرنبرگ معتقد است که قدرت یابی نازی ها درالمان بر اساس اتش تهیه کمونیستها انجام شد.مانزنبرگ همچنین به اهمیت قطعی و تاثیرگذار افکار عمومی توجه داشت و معتقد بودبا تخریب روشنفکرا باید امکان تاثیرگذاری آنان بر افکار عمومی را کاهش داد.
ادواردبرنس در کتاب خود با عنوان تبلیغات در 1928 اشاره میکند که حکومت ها باید ضریب ذهنی و هوشی مناسب برای سازماندهی فرایندی را برخوردار باشند که بتوانند الگوهای اجتماعی را برای لایه های مختلف جامعه طراحی کنند.کسانی که بتوانند افکار عمومی را بدست گیرند اهداف سیاسی خود را براحتی پیگیری می کنند.وی در کتابی دیگر تحت عنوان مهندسی رضایت اجتماعی در 1955 زمینه تحقق سازماندهی حکومتی نامرئی را ارائه می دهد .گوستا و لوبون در اثر خودربا عنوان، مطالعه اذهان عمومی در شرایط ازدحام، همچنین الیاس کانتی در کتاب ،ازدحام و قدرت ،1980 م، به کاربرد این الگو در آمریکا پس از 11 سپتامبر اشاره می کند.#33